بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛
سلام بر ولى خدا و دوست او
اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او
اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیدهاش
اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
سلام بر حسین مظلوم و شهید
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید
کربلا در حسرتت خواهم مرد ...
اربعین
بسم الله الرحمن الرحیم
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
برا اون که مرد مرداس
حرمش همیشه دریاس
علمش همیشه بالاس
یا مولا یا مولا یا عباس
تو خونه ی کرمتم ابالفضل ابالفضل
دیوونه ی حرمتم ابالفضل ابالفضل
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد شروع شد : علی العباس واویلا حسین تنهاس واویلا
دلم گرفته شدید . از هذه دنیا دنیه خسته شدم
دلم ب یکی گیره
درسخون شدم
ب خاطرش ! ( چ غلطا )
اون لحظه : اباالفضل العبّاس وقتى که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین»؛ به یاد لبهاى تشنه امام حسین، شاید به یاد فریادهاى العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه عطشناک علىاصغر افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روى آب ریخت و بیرون آمد.
فَذَکَرَ عَطَشَ الحسین وَ رمی الماء
کربلا کربلا ما داریم میاییم
"بسیجی عاشق کربلا و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهر ها و نامی است میان نام ها ، نه ! کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین ( ع ) راهی به سوی حقیقت نیست
سید شهیدان اهل قلم"
همون قضیه ی همیشگی عشق کربلا تو صبح های جمعه
.
.
.
.
.
طرف یه روز میگه عاشخ شدم
یه روز میگه دوباره درست شدم
دوباره میگه عاشخ شدم
داداش عشق واژه ی مقدسی هستش ، عاشق پاکه ، کسی که عاشق میشه تا لحظه ی مرگ هم عاشق میمونه
من و شما عاشخیم ،
عاشخ هوسیه ،
عاشق زهیر بود ، عاشق وهب بود ، عاشق مسلم بود ، عاشق محمد ابراهیم همت بود ، عاشق شهید گمنام بود ...