۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نوشت» ثبت شده است

مصداق عینی دشمن


مصداق عینی دشمن

۲۶ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

حرف دل

امام خامنه‌ایd




آقاجان، جانم فدات...

 

حرف دل این است، یک کلام... اللهم احفظ امامنا الخامنهئی

۲۶ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

از شهید آوینی نوشتن 3


بسم الله الرحمن الرحیم

چرا آوینی امروز اینقدر ناشناخته مانده است؟

هنوز خیلی مانده است تا بتوانم به این پرسش پاسخ بدهم، اما می توانم این را بگویم که، بعد از خواندن آثار شهید آوینی، باز هم اگر آن‌ها را بخوانم برایم تازگی دارند.

مفاهیم در آن‌ها کهنه نمی‌گردند...

***

با تحولی روحی که در رنسانس برای بشر روی‌داد، او به خود اجازه داد که با اتکا به عقل روز، در علم و اعتقاد گذشتگان «شک» کند. در دنیای مدرن این شک تقدس یافته است و عبادت می‌شود. مهم‌ترین خصیصۀ مدرنیسم نیز همین شک است. در مدرنیسم، «نفس سنت‌شکنی و نوآوری»، مجرد از آن‌که جایگزین سنت‌های انکارشده چه خواهد بود، محترم و مقدس است و وقتی این «انکار» -یعنی نفس نوآوری- اصالت پیدا کند، هنرمندان بعدی در هر امر تازه‌ای که جایگزین سنت‌های پیشین می‌شود نیز شک خواهند کرد و همان خواهد شد که در تاریخ نقاشی مدرن دیدیم: هنرمردان هر دوره‌ای با رویکرد به سبکی جدید گذشتگان خود را انکار کردند تا این‌جا که وقتی نقاشی همۀ امکانات خویش را به ظهور رسانده است، نقاشان اخیر بار دیگر به سبک‌های کلاسیک رجوع کرده‌اند.

«نوآوری» مفهومی است بی‌حد و حصر که در هیچ‌کجا توقف نمی‌کند. در دنیای جدید «توقف» کهنگی است و کهنگی، به خودی خود مذموم است و بنابراین، هیچ نویی نیست که دیر یا زود کهنه نشود. پس بشر مدرن تنها چیزهایی را تحسین می‌کند که او را به اعجاب وادارند.

چه ضرورتی بشر را مجاز داشته‌است تا چنین باشد؟ باید گفت این مفهوم جدید «آزادی» است که به او این اجازه را می‌دهد تا از هرآن‌چه محدودش می‌کند، حتی انسانیت خویش، بگریزد. این مفهوم آزادی تا آن‌جا اعتبار دارد که اگر بگوییم ذهن بشر جدید، انسان یعنی آزادی و آزادی یعنی انسان، هرگز به اشتباه نرفته‌ایم. این مفهوم از یونان آمده است؛ آریستوکراسی یونان باستان زهدانی است که این مفهوم در آن پرورش‌یافته، آن هم در برابر مفهوم بردگی. یونانیان باستان پیش از آن‌که مفهوم آزادی را بشناسند، مفهوم بردگی و برده‌داری را شناخته‌اند؛ هلنی در مقابل بربر:«بربرها برده‌اند و ما هلنی‌ها آزاد.»... و مراد از بربر، همۀ اقوام غیریونانی هستند.

مفاهیم «بردگی» و «آزادی» اصلا در جوامعی پدید آمده‌اند که در آن‌ها سنت برده‌داری رواج داشته، چنان‌که در عصر جاهلیت عربی نیز مفهوم «حر» در مقابل «عبد» به غیر بردگان اطلاق می‌شده است. در یونان باستان واژۀ آزادی در بطن فرهنگ اشرافیت یونانی و شرک اساطیری، معنایی خاص و متمایز از دیگر جوامع یافته است. یونانیان خود را محکوم جبر خدایان می‌دانستند و بنابراین، آزادی و آزادمنشی در نزد آن‌ها با جبروت خدایان نیز منافات پیدا می‌کرد؛ در عین آن‌که «آدمیت» را مساوی با «آزادمنشی» می‌دانستند. از «هومر» است که:«زئوس نیمی از آدمیت را از آدمی می‌گرفت اگر روزگار بردگی او را به چنگ می‌آورد.»

همین مفهوم است که در مغرب زمین نیز احیا شده‌است: آزادی، که همان انسانیت است، منافی با هرچیزی است که اختیار انسان را محدود می‌کند. همین معناست که نیهیلیسم را به اصلی‌ترین صفت تمدن غرب تبدیل کرده‌است. اگر مدرنیسم به هیچ سبکی وفادار نمی‌ماند و هرنوع حدومرزی را نفی می‌کند و به نوآوری، بیش‌تر از بیان اهمیت می‌دهد، ریشه‌اش را باید در این‌جا پیدا کرد. 

***

بخشی از مقاله "سفر به کجا؟"

۲۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

از شهید آوینی نوشتن2

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بی تکلف، می‌خوام یک قسمت دیگه از مطالب سید جان شهیدان اهل قلم را بنویسم.

از آوینی نوشتن و از آوینی گفتن سخت است، اما... در حد بضاعت و باشد از ما کاری هر چند کوچک در کمک به شناخت آن شهید...

 

"        وقتی طبل جهاد در راه خدا نواخته می‌شود، دوران حکومت عشق آغاز می‌گردد، چرا که جز عشاق کسی حاضر به فداکاری و از جان‌گذشتگی نیست. دوران جهاد، دوران حکومت عشق است، اما در این‌جا که مهبط عقل است، معلوم است که حکومت عشق نباید هم که چنان پایدار باشد. نمی‌شود مردم، مردم که همه عاشق نیستند. از زن‌ها و کودکان و پیرزن‌ها و چیرمردان که بگذریم، آن خیل عظیم اهل دنیا را بگو که از زندگی فقط همین جان یک جان را دارند و به آن مثل کنه به شکمبه گوسفند چسبیده‌اند. تنها عشاق می‌توانند که بر ترس از مرگ غلبه کنند و از دیگران، نباید هم انتظار داشت که از مرگ نترسند.

نگویید «دوران جنگ»، بگویید «دوران جهاد در راه خدا»... و خدا هم این جام بلا را به جز به بهترین بندگان خویش نمی‌بخشد. جام بلاست و به جز به «اهل بلا» نمی‌رسد؛ دیگران آن را شوکران می‌انگارند. پس دوران جهاد نمی‌تواند که طولانی باشد، اما دوران‌های تمتع از حیات گاه آن همه طولانی است که اهل دنیا را نیز دل‌زده می‌کند.

آن‌گاه که طبل جنگ با دشمنان خدا نواخته می‌شود و اهل بلا درمی‌ابند که نوبت آنان دررسیده است، اهل دنیا چون مارمولک‌های بیابانی که از رعدوبرق می‌ترسند، ناله‌کشان به هر سوراخی پناهنده می‌شوند. وقتی طبل جنگ برای خدا نواخته می‌شود، عشاق می‌دانند که نوبت آنان رسیده است... وقتی طبل جنگ برای خدا نوواخته می‌شود، در نزد اینان عقل و عشق دست از تقابل می‌کشند و عقل، عاشق می‌شود و عشق، عاقل؛ آن‌همه عاقل که صاحب خویش را به سربازی و جانباز ی می‌کشاند. اما در نزد دیگران، ترس جان و سر، عقل را به جنونی مذموم می‌کشاند. و هر ننگی را می‌پذیرند تا بتوانند این خون تمتع از حیات را بمکند، مثل کنه‌ای که به شکمبه گوسفند چسبیده است.

دوران جنگ، دوران تجلی عشق بود و دوران جلوه‌فروشی عشاق، و سرّ این سخن را جز آنان که به غیب ایمان دارند و مقصد سفر حیا ت را می‌دانند، درنمی‌یابند." 

بخشی از مقاله "ای بلبل عاشق، جز برای شقایق‌ها مخوان!"- از جلد دوم کتاب آینه جادو

۲۱ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی حیدری

من غلام قمرم

فقط تویی که پرچمت قد پرچم شاه کربلا بالاست

ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه

بنفسی انت یا عباس

***

اون که چشیده طعم این عشقُ

غیر تو هیچ کسُ نمیشناسه

حک میشه روی سنگ قبرم، این

سینه زنِ رایة العباس

***

چه نعمتی بالاتر از این که

گدای خونه علمدارم

***

من غلام قمرم

غیر قمر

هیچ مگو


۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

از چه بگویم؟

بسم الله


از چه بگویم

که هر چه از غیر او بگویم خطاست

از که بگویم

که از هر که به غیر او بگویم خطاست

اللهم عجل لولیک الفرج...

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

مولا

نظر کن به دلم، مولا، که من شوریده و شیدایم... 

یا ابالغوث ادرکنی... 

دوستان التماس دعا دارم. 

۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۲۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

تنهایی

بسم الله الرحمن الرحیم

قصدم از نوشتن این پست، فقط ثبت شدن اون تو یه جایی هستش و لا غیر

تنهایی رو از این به بعد دوست خواهم داشت، 

دوست خواهم داشت، 

دیگر کسی برایم مهم نیست، 

الا خود، 

قدم هایی رو برداشتم برای خود شناسی... 

پروژه اول:

همه رو بایکوت کردم، 

افرادی هم که سوارم شده بودن رو از کانتک هام تا آخر عمر حذف کردم، 

از این به بعد افرادی برام مهم هستن که من براشون مهم ام

لا یکلف الله نفس الا وسع ها... 

من احساس میکنم که این کار هام بیشتر به خودم ضربه میزنه تا... 

همین دیگه، تموم شد... 


اللهم عجل لولیک الفرج... 

۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی حیدری

اربعین

بسم الله الرحمن الرحیم


اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید



کربلا در حسرتت خواهم مرد ... 


اربعین

۰۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی حیدری

بابی انت و امی یا ثارالله

بسم الله

ای امام رئوف ما را از سقا خانه ی لطفت سیراب کن

۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی حیدری